قبل از ظهور شیشه عینک طبی معمولی به عنوان یک کالای مد، زمانی که فریمها فقط با در نظر گرفتن قابلیتها ساخته میشدند، تقریباً همه عینکها یا گرد، بیضی، مستطیل یا هشت ضلعی منحنی بودند.
تا زمانی که شیشه عینک به عنوان یک اکسسوری در نظر گرفته نشد که اشکال مختلف بیشتر از نظر ظاهری دلپذیر معرفی شدند تا کاربردی.
جزئیات پرتره ای از کاردینال دومینیکن و محقق مشهور کتاب مقدس، هیو سنت چر، نقاشی شده توسط توماسو دامودنا در سال 1352
پرتره کاردینال فرناندو نینو د گوارا اثر ال گرکو در حدود سال 1600، شیشه عینک با معابد را نشان می دهد که از بالای گوش ها عبور می کنند.
شواهد پراکنده ای برای استفاده از وسایل کمک بصری در دوران یونان و روم وجود دارد، که برجسته ترین آنها استفاده از زمرد توسط امپراتور نرون است که توسط پلینی بزرگ ذکر شده است.
استفاده از یک شیشه عینک برای تشکیل یک تصویر بزرگ شده بزرگ شده به احتمال زیاد در اپتیک بطلمیوس (که تنها در ترجمه ضعیف عربی باقی مانده است توضیح داده شده است.
شرح بطلمیوس از عدسی ها توسط ابن سهل (قرن دهم) و به ویژه توسط الهازن شرح و بهبود یافته است. ترجمههای لاتین اپتیک بطلمیوس و آلهازن در قرن دوازدهم در اروپا در دسترس قرار گرفت که همزمان با توسعه «سنگهای خواندن» بود.
چند سال بعد در سال 1262، راجر بیکن نیز شناخته شده است که در مورد خواص بزرگنمایی لنزها نوشته است.
توسعه اولین شیشه عینک در شمال ایتالیا در نیمه دوم قرن سیزدهم انجام شد.
همکار جوردانو، فریار الساندرو دلا اسپینا از پیزا (متوفی 1313) به زودی مشغول ساخت عینک شد. تواریخ باستانی صومعه دومینیکن سنت کاترین در پیزا مینویسد: شیشه عینک که ابتدا توسط شخص دیگری ساخته شده بود که تمایلی به اشتراکگذاری آن نداشت، او [اسپینا] آنها را ساخت و با قلبی شاد و مشتاق با همه به اشتراک گذاشت.
ونیز به سرعت به یک مرکز مهم تولید تبدیل شد، به ویژه به دلیل استفاده از شیشه های با کیفیت بالا که در مورانو ساخته شده بود.
در سال 1301، مقررات صنفی در ونیز بر فروش عینک حاکم بود.
و صنف جداگانه ای از عینک سازان ونیزی در سال 1320 تشکیل شد. در قرن چهاردهم آنها اشیاء بسیار رایجی بودند: فرانچسکو پترارکا در یکی از نامههای خود میگوید که تا 60 سالگی نیازی به شیشه عینک نداشت و فرانکو ساکتی اغلب در Trecentonovelle خود از آنها یاد میکند.
اولین شواهد تصویری برای استفاده از شیشه عینک تصویری است که توماسو دامودنا در سال 1352 از کاردینال هیو دو پروونس در حال خواندن در یک کتابخوان است.